************YASAMAN************ |
Friday, April 22, 2005
●
.............................................................................................................." دارم مي رم به تهران ... " دارم يه برنامه توپ و رديف جور مي كنم براي رفتن به تهران همراه بروبچ كه سري به نمايشگاه كتاب بزنيم:) يه سفر با تمام امكاناتي كه به هر چه بيشتر خوش گذروندن ما كمك كنه!! يعني همه چيز بر وفق مراد باشه ديگه. اميدوارم با همون امكانات تمام و كمالش جور بشه. حالا اين وسط من به ياد ترانه اندي افتادم كه ميگه: " دارم مي رم به تهران ..." از اين ترانه به دو دليل خوشم مياد( البته يه كم!). يكي اينكه حال و هواي آدم رو مي بره به سمت بهار و آب و هواي بهاري و نوروز و عيد و اينجور چيزا و دوم هم اون دختر كوچولوهه كه توش مي رقصه و يه وروجك به تمام معناست. فقط از وروجك بودنش لذت مي برم و اون رقص شيطونش. جالبه كه ايراني مي رقصه و حتي قسمتي هم فارسي حرف مي زنه ، اما ايراني نيست:) در ابعاد اين عصر خاموش من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايي من بزرگ است و تنهايي من شبيخون حجم تو را پيش بيني نمي كرد و خاصيت عشق اين است □ نوشته شده در ساعت 2:53 PM توسط Yasaman
|