************YASAMAN************



Monday, October 18, 2004

بعـد از مدتـها نشستم و مطالب قدیم وبلاگم رو خوندم((: ! واقعاً هم خندم گرفت از اینكه سر بعضی چیزا چقدر بچه‌بازی درآورده‌بودم. در مورد خیـلی چیـزا فوق‌العاده بچگانه فكر می‌كردم. ممكنه یه مدت دیگه راجع به مطالب امروزم هم همین تفكرات رو داشته‌باشم. Anyway !

امروز تولد شوهرخالم بود! چون یه اپسیلون از دستشون ناراحتم ، با SMS تبریك گفتم و زنگ نزدم :D ! البته ناراحتیم تقریباً بی‌مورده ، ولی خوب به اندازه یه اپسیلون به خودم حق می‌دم!

دیروز چندتا از بچه‌های كانون پیله كرده بودن كه تو ( یعنی من! ) لنز می‌ذاری!!! منم خندم گرفته‌بود شزید(شدید+زیاد). من این همه ذوق می‌كنم كه چشمام این رنگیه و كلی براش ذوق‌مرگ می‌شم ، اونوقت اینا بر‌می‌گردن میگن لنز گذاشتی!! البته حق دارن! آخه رنگ چشمای من عسلیه و خیلی روشنه و طبیعتاً خیلیا شك می‌كنن كه این رنگ خودشه یا لنزه! ولی به پیر، به پیغمبر خودش اینجوریاست!

----------------------
راستی!
لطفاً (لطفاً ) هر كسی اینجا رو ویزیت كرد ، یه كامنت ِ كوچولو بذاره! حتی شده باشه یه نقطه! اما email و احتمالاً آدرس weblog تون حتماً توش باشه!
ممنون می‌شم.
Dido:
I Know You Think That I Shouldn't Still Love You .....




..............................................................................................................

Home