************YASAMAN************



Friday, February 06, 2004

دیشب همونطور که داشتم وبلاگم رو آپدیت می کردم ، مسنجرم رو هم آنلاین کردم. یه چند دقیقه که گذشت یه صفحه PM جلوم باز شد که یه ID فوق العاده با مزه ( و بیشتر مسخره) داشت. بیشتر مسخرگی IDباعث شد تا جذب شم ببینم طرفم کیه! طرف رو هم نمی شناختم . اهل روم رفتن هم نیستم عمراً و یقیناً منو Search کرده بود! جدیداً من زیاد چت نمی کنم و هر تازه واردی هم که میاد برا چت کردن، همون اول بهش می گم که من اهل چت کردن نیستم و ... و در نتیجهBye! اما این یکی جذب IDمسخره اش شدم و یه 30 دقیقه ای باهاش چتیدم! اولش گفت ببین می خوام برات Webcamبزنم اما قول بده که نبندیش، گفتم باشه! شک کردم ، گفتم چرا نبندم و این حرفا؟ گفت آخه برا هر کی Webcamمی زنم سریع می بندتش و دیگه با من چت نمی کنه!!!! بیشتر شک کردم ! گفتم حتماً یه کاری می کنی که باهات چت نمی کنن و اون رومی بندن! گفت نه به خداااااا ! فقط یه مشکلی که دارم و اون اینه که ریشو هستم!! مرده بودم از خنده و دلم هم براش سوخت. راست می گفت. از همون اول هم که دیدمش 2 زاریم افتاد بچه مومن هست. بحث پیش اومد که چرا ریش میذاره و ....! خلاصه من هم شروع کردم به پیش آوردن بحث های دینی و این حرفا( آخه دیدم سوال های منو قشنگ تجزیه و تحلیل می کنه). بحث به این جا رسید که من گفتم این دینی که من دارم رو قبول ندارم چون همش از بقیه تقلید کردم و خودم هیچ تحقیقی روش نکردم و به هر حال فکر می کنم این دین و مسلمونی من ازم پذیرفته نیست. حالا بماند که کلی ارشاد شدم و کلی هم بحث جالب و منطقی شده بود! هر چی بیشتر پیش می رفتیم ، می دیدم خیلی داره با دلیل و منطق حرف می زنه!! یه کم که پیش رفتیم گفت من طلبه هستم!!!!!!! چشمام شده بود چهارتا! از طرفی باور نمی کردم که طلبه باشه ( آخه چت کردن طلبه ها رو ندیده بودم ) و از طرفی هم ظاهرش تابلو بود که طلبه هست! و ...
اون لحظه من داشتم می رفتم بیرون و عجله هم داشتم و نمی شد دیگه چت رو ادامه بدیم! خلاصه آدرس میلم رو گرفت که بیشتر قانعم کنه که به هر حال من هم مسلمونم! آخر شب که چک کردم دیدم 2 تا میل زده ولی هنوز نتونستم کامل بخونمش! به هر حال این هم نوعی از چت بود دیگه!


یه دشت سرسبز
یه رود پرآب
یه سد محکم
داشتیم تو سیلاب
ما از خوشی ها
دلامون آزرد
سد رو شکستیم
دنیا رو آب برد
حالا از اون در و دشت
چیزی نمونده باقی
انگار از این میخونه
صد ساله رفته ساقی
حالا غم ما
قدر یه دریاست
جایی که باید دل به دریا زد همین جاست!
نه کار ایناست
نه کار اوناست
از این و اون نیست
از ماست که بر ماست!






..............................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home