************YASAMAN************



Tuesday, December 09, 2003

اینا مال امروزه::

وای که چقدر امروز خوش گذشت! این اولین باری بود که توی همه موردهای ممکن به دل خودم راه رفتم. صبحش رفتم کانون و جون خودم فاینال دادم! چه فاینالی!! هیچ چی درس نخونده بودم! از 10 درسی که امتحان داشتم فقط 5 درسش رو نگاه انداختم! بقیه هم هیــــــچ چی! خلاصه با هزار جور بدبختی و تقلب تونستم گزینه ها رو پر کنم(فقط پر کردن بود). ولی پاس میشم ایشالا.گرچه خیلی سخت بود ولی خوب! بعدش با پریسا قرار داشتیم که بریم یه کم گردش و بعد هم دانشکده!!! هر جای شیراز رو که اسم ببریم، ما رفتیم. اونقدر خوش گذشت که از خیر آزمایشگاه هم گذشتیم و نرفتیم سر کلاس! خداییش من آدمی نیستم که بخوام از کلاسام بزنم و خوش بگذرونم ، اما امروز استثنا بود! آخه نمی شد از اون همه با هم بودن لذت نبریم و بریم سر کلاس!!!! اسم نمیارم که کجاها رفتیم چون تک تک جاها رو از حفظ هستم! چه جاهای توپی هم بوداااااا. به جای اون همه استرسی که برای فاینال داشتم( به خاطر درس نخوندن) باید خوش می گذروندم! خیــــــــــــــــــلی خوش گذشت بهم! اگه یه روز تو عمرم زندگی به معنای واقعی کرده باشم اون یه روز هم امروز بوده! بس که جاهای خوشکل رفتیم و با آدم های با کلاس( توریست ها) صحبت کردیم کیف کردم! اما حیف که ذگه نم شه این روزا رو تکرار کرد. آخه نه وقتش رو دارم و نه حس غیبت کردن! (آخه خدا رو شکر من هر روز کلاس دارم ؛ از جمله روز جمعه !!!) خلاصه نهایت لذت بردن از زندگی بود!! جای خیلی ها هم خالی بود ، مخصوصاً الهام. آخرش مجبور شدم برم دانشکده چون قرار بود الهام جزوه من که دستش بود رو بسپاره به آقای قائمی یا آقای حسینی که استاد آزمایشگاه هستن!!! خدا رحمم کرد که تونستم در آخرین لحظات آقای قائمی رو پیدا کنم. بی زبون داشت می رفت خونه که از ماشین پیاده اش کردم و با کلی عذرخواهی ازش خواستم جزوه که توی آزمایشگاه مونده بود رو بهم بده. چقدر خجالت کشیدم که یه استاد رو معطل کردم برا جزوه!
با پریسا هم کلـــــی اختلاط کردیم راجع به همه چیز! چقدر کیف داشت. خوبه که همه چیزمون با هم مَچ هست. تنها دوستی که تا حالا مشکل خاصی باهاش نداشتم این پریسای کفرات هست( حالا اینجا رو می خونی بپا ذوق مرگ نشی!! )
دیشب با بابا و مامان رفتیم با ماشین جدیده یه دور تو خیابونا زدیم. چقدر نرم بود! سرعت بین 80 تا 100 بودا اما احساس نمی شد! من فکر می کردم نهایتش 50 ، 60 باشه! بس که نرم کار می کرد حال کردم. ولی همچنان عشق من پرشیا و سی یلو هست! تازه بابام کلی از تجهیزاتش رو از من یاد گرفت ، چ.ن من دفترچه راهنما رو خونده بودم و آشنا بودم. چقدر تجهیزاتش با ماشینای دیگه فرق داشت. هر ماشینی سوار می شدم 4 تا دکمه مال کولر و نور بالا و پایین و چند تا چیز دیگه داشت ، اما این یکی شونصد تا دکمه داشت! خلاصه خیلی خوشم اومد ازش.

یه آسمون آبی ، سقف اتاق منه
تو شب یه ماه زیبا ، چراغ خوابه منه!




اینا مال 2 روز پیشه::

من امروز رفتم کانون. هیچ کدوم از کارام رو هم انجام نداده بودم ، کلی شانس آوردم که تمرینام رو نگاه نکردن و ازم درس نپرسیدن!! یعنی جون خودم سه شنبه هم میدترم دارم!!! پریسا اومد کانون و از اونجا با هم رفتیم دانشکده. سر اتفاق های اخیر که پریسا برام بازگو کرد کلی اعصابم خرد شده! الان اونقدر اعصابم خرد هست که ممکنه سر هر چیزی با هر کسی دعوام شه! همش هم به خاطر این چند روزه هست که یه کارای غیرعادی انجام دادم. من جدیداً یه مشکل هایی برام پیش اومده که مقصر اول و آخرش هم خودم هستم. البته یه خورده ای از تقصیرام هم گردن یه عوضی هست که اصلاً به روی مبارک خودش نمیاره! بقیه حرفام زدنی نیست! .....
امروز بعد از اون جریانا که کلی اعصابم رو بهم ریخت ، یه چیز بهم خیلی حال داد! وقتی ناهارم رو ساعت 5:30 خوردم ، مامان گفت بابا صبح رفته و ماشین خوشکله رو تحویل گرفته!! خوشکللللللللللل و خوشرنگگگگگگ! فکر کنم این یکی، دیگه مال من هست( با کمال پررویی! ). اولین کاری که کردم این بود که رفتم توی پارکینگ و در رو باز کردم و کلی باهاش ور رفتم! چقدر با ماشینای دیگه فرق داشت. نرم بود و راحت. گاز ِ نرم ، کلاچ نرم تر و کلی کلاس. از همه چیز جذاب تر این بود که یه پخش داره که کلی حال آدم رو جا میاره! از همونجا یه زنگ زدم به پریسا و کلی ابراز احساسات کردم( ابراز احساسات سر یه ماشین؟؟! خودم هم خنده ام گرفت! و بیشتر اعصابم خرد شد. )
فقط یک ماه دیگه مونده!! یک ماه دیگه مونده که یه چیز بیشتر برام اثبات شه!!
امروز پریسا سوغاتی ای که برام خریده بود رو بهم داد. لوازم آرایش بود و یه چیز فوق العاده خوشکل. یه انگشتر ِ فوق العاده ظریف که خیـــــــــــــلی نازه. کلی وقت بود می خواستم بخرمش. البته یه چیز هم برام خریده که روز تولدم بهم میده!! مطمئن هستم که خیلی ازش خوشم میاد.








..............................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home