************YASAMAN************ |
Wednesday, October 22, 2003
● اینا مال خود امروز هست!!!
..............................................................................................................اول از همه: یه تبریک می گم به همسایمون ، جناب دکتر محمد حسن شیخ الاسلامی. ایشون همون کسی هستن که توی اهدا خون مقام اول رو توی دنیا بدست آوردن!! این بشر هم از اونایی هستن که واقعاً با شعور ، مهربون و دوست داشتنی هستن. ما با ایشون رفت و آمد خانوادگی داریم، به خاطر همین خیلی خوب میشناسمشون. خلاصه اینکه تبریک به خاطر اون همه عظمت ِ وجدان !! دوم اینکه: به زودی دیگه باید با ماشین برم دانشگاه! این بایدش خودم رو هم کشته! آخه هر چی 82ی هست با ماشین میاد ، اونوقت ما که پیشکسوت هستیم با سرویس بریم؟؟!! فعلاً یه کم وضع جاده خراب هست وگرنه تا حالا 10000000بار برده بودم. حیف و 1000000000 بار حیف که ..... ( همون حرفی که امروز هم من، هم الهام، و هم آزی با هم سر زبون آوردیم! ) اما مشکل رو میشه حل کرد!! تجربه می کنیم ببینیم چی میشه. سوم اینکه: دیروز یه سقوط آزاد از بالای پله ها داشتم به طرف پایین!! آخه صبحش پشت ماشین نشسته بودم و به خاطر اینکه خیلی وقت بود که رانندگی نکرده بودم، پاهام بسته بود ، در نتیجه نمی تونستم درست راه برم که یهو .... چهارم اینکه: چقدر امروز خوش گذشت. پریسا نبودش ، اما من ، آزی ، الهام ، ندا و الناز( دختر خاله ندا) با هم بودیم و چقدر حال کردیم. آزی امروز خیلی توپ شده بود! آلاچیق دم در رو گرفته بودیم و کلــــــی حال. الهی بمیرم برا بچه ام!! این بشر هر وقت پایش نباشه خیلی مظلوم میشه . منظورم هاری آپ هست. پارسال همین موقع ها بود که جریان سیستم هاری آپ اتفاق افتاد. همش هم فکر می کرد من دارم اون جریان رو برا دوستام تعریف می کنم و به اصطلاح مسخرش می کنم !! اما من اگه هم اینو برا کسی تعریف کنم ، مطمئناً از سر ذوق تعریف می کنم. ( سیاه!! ) و این تمام اون ماجراهای پارسال بود. امروز خیلی عصبیش کردم و الان کلی عذاب وجدان دارم)): آخر سر هم با آزی اومدم. الهام هم بود. خلاصه فوق العاده خوش گذشت!! □ نوشته شده در ساعت 6:19 PM توسط Yasaman
Comments:
Post a Comment
|